The smart Trick of داغ‌ترین خبرها That No One is Discussing

سفرنامه مهم، ارزشمند و چندبخشی ژان شاردن، برای اولین بار و به‌طور کامل، در فاصله سال‌های ۱۳۳۵ تا ۱۳۴۵ خورشیدی (۱۹۵۶ تا ۱۹۶۶ میلادی) و توسط «محمد محمدلوی عباسی»، نویسنده و مترجم ایرانی، به فارسی ترجمه شد.

کم‌کم به ترکیه و مخصوصاً استانبول علاقه‌مند شدم، شهری که حتی قبل از اینکه برم، دوستش داشتم. علاقه‌ام فقط به موسیقی ختم نشد. خواندن سفرنامه‌های مردم و تور

شاید ذره ای بهشون کمک کنه تا کمتر دچار اسیب و خسارت بهشون بشه و بتونن سفر

کهن‌ترین سفرنامه موجود فارسی ظاهراً سفرنامه ناصرخسرو است. سفر وی از ۴۳۷ تا ۴۴۴ طول کشید. وی در این سفر از شهرهای مرو، نیشابور، سمنان، ری، قزوین، آذربایجان، آسیای صغیر، شام، فلسطین، مکه، و قاهره گذشت.

من بیست و دو سال داشتم… از مشاهدی که در بیرون شهر شیراز واقع شده شیخ صالح معروف به سعدی ست که در زبان فارسی سرآمد شاعران زمان خود بوده و گاهی نیز در بین سخنان خویش شعر عربی سروده است. مقبره سعدی زاویه ای دارد نیکو سرچشمه نهر معروف رکن آباد است و شیخ در آن جا حوضچه هایی از مرمر برآورده که برای شستن لباس می باشد. مردمان از شهر به زیارت شیخ آمده پس از خوردن غذا در سفره خانه شیخ و شستن لباس ها مراجعت می کنند و من خود نیز چنین کردم. رحمت خدا بر او باد.»

سفر به ایران برای هربرت جوان، بسیار جالب‌توجه بود و او در سال ۱۶۳۴ میلادی، سفرنامه‌ای تحت عنوان «توصیف پادشاهی ایران» در لندن به چاپ رساند که از جمله اولین سفرنامه‌ های خارجی ها از ایران و همچنین از اولین سفرنامه‌های انگلیسی‌ها از ایران به حساب می‌آید.

در میان کهن‌ترین و مشهورترین آثار این حوزه، کتاب «آناباسیس» اثر گزنفون، به‌عنوان قدیمی‌ترین سفرنامه‌ای شناخته می‌شود که درباره‌ی ایران به رشته‌ی تحریر درآمده است. «سفرنامه‌ی مارکوپولو» نیز از مشهورترین سفرنامه‌های اروپایی محسوب می‌شود که از دوران قرون وسطی به یادگار مانده است.

از کودکی، یکی از آرزوهایم رفتن به آمریکا بود. به‌عنوان یک کودک، آمریکا برایم همان سرزمینی جاذبه‌های گردشگری بود که تمام آرزوها در آن به حقیقت می‌پیوندند؛ جایی که در یک روز بارانی، در طبقات بالای آسمان‌خراش‌هایش خبری از باران نیست؛ جایی که در آن می‌توان به

سفرهای گالیور، سیاحت نامه ابراهیم بیگ زین العابدین مراغه‌ای، سرگذشت حاجی بابای اصفهانی جیمز موریه از جمله این انواع سفرنامه هستند.

در قرن‌های اخیر تاریخ ایران نیز، ناصرالدین‌شاه قاجار و مظفرالدین‌شاه قاجار ازجمله نام‌هایی به‌حساب می‌آیند که سفرنامه‌هایی شاهانه را از خود به یادگار گذاشته‌اند.

«روز پنجشنبه دوم ماه رجب سال ۷۲۵ به قصد حج و زیارت قبر پیغمبر (ص) که والاترین درود و سالم بر او باد، یکه و تنها از زادگاه خود طنجه بیرون آمدم. نه رفیقی بود که با او دمساز باشم و نه کاروانی که با آن همراه گردم. میل شدید باطنی و اشتیافی که برای زیارت آن مشاهد متبرکه ر اعماق جانم جایگزین بود مرا بدین سفر برانگیخت. دل بر هجران یاران نهادم و به سان مرغی که از آشیان خود جدا افتد از وطن دوری گزیدم. در آن هنگام پدر و مادر من در حال حیات بودند و دوری ما در یکدیگر سخت موثر بود.

در بخشی از سفرنامه‌ی «آسمان لندن زیاده می‌بارد» می‌خوانیم:

«در لندن یک نفر حاکم ویا کلانتر هست که او را لاردمیار می‌گویند. شغل او این که در هر سال یک نفر باید کلانتر لندن بوده، بعد از انقضاء یک سال مجموع مردم در مکانی جمعیت کرده؛ ده نفریا بیشتر یا کمتر اسامی خود را نوشته که به منصب مزبور رسند و بعد از آن اهالی شهر هر کس آمده، اقرار نام خود را نوشته که فلان شخص را من انتخاب می‌کنم که لاردمیار سفرنامه‌ها شود و دیگری یک نفر دیگر را الی پانزده روز بعد مصاحبه و تجربه سفر از انقضاء روز مزبور.

سفرنامه‌ها گرچه از منابع جغرافیایی محسوب می‌شوند، اما حامل اطلاعات تاریخی در خصوص جوامع بشری هستند. برای سفرنامه‌ها گذشته از ارزش تاریخی به‌ عنوان آثاری که منشأ یا دست کم تسریع کننده تحولات اجتماعی و فرهنگی شده‌اند، نیز نقش قائل هستند. به آسانی می‌توان تصور کرد که اگر فناوری حمل و نقل، مسافرت را سهل و ساده نکرده بود و فناوری ارتباطات به‌ ویژه سینما و تلویزیون، مشاهده سرزمین‌ها و مردمان دیگر را به تجربه‌ای روزمره و همگانی تبدیل نکرده بود، سفرنامه‌ها به‌ عنوان تنها منبع اطلاعات دست اول از سرزمین‌ها و مردمان دیگر اهمیت بسیاری داشتند.

Leave a Reply

Your email address will not be published. Required fields are marked *